دوران کودکى پیامبر اکرم
چون پیامبر اکرمص یتیم بود، سرپرستى او را پدربزرگش عبدالمطّلب به عهده گرفت درمیان اعراب رسم چنین بود که کودکان خویش را پس از تولّد به دایهاى از
میان قبایل اطراف شهر بسپارند تا هم در محیط طبیعى صحرا پرورش یابند و هم
صحبت کردن به لهجه فصیح عربى را فراگیرند بدین منظور و بدان جهت که آمنه
براى تغذیه فرزندش شیر نداشت، عبدالمطّلب به فکر استخدام بانویى پاکیزه و
مطمئن براى نگهدارى فرزند عزیز
کوچکترین پسرش، افتاد سرانجام تقدیر الهى بر این قرار گرفت که حلیمه سعدیه که از زنان پاکدامن و شجاع قبیله سعد بود، دایگى پیامبرص را به عهده گیرد
حلیمه، کودک را به قبیله خود برد وهمچون فرزندان خویش از او مراقبت کرد از آن روز که محمّدص به خانه حلیمه رفت، خیر و برکت به او روى آورد و زندگى وى که با فقر و تنگدستى مىگذشت روبه بهبودى گذاشت و چهره رنگ پریده وى و فرزندانش طراوتى پیدا کرد سینه کم شیرش پر از شیر و چراگاه گوسفندان و شتران قبیله، خرّم و سرسبز گشت
حلیمه تا پنج سالگى پیامبرص از او مراقبت کرد و در حالى که از برکات وجود او بهرههاى مادّى و معنوى فراوانى برده بود، وى را به مادر مهربانش برگرداند
پیامبر اکرمص شش ساله بود که به همراه مادر گرامیش براى دیدار با اقوام به مدینه رفتند و پس از دیدار با آنان و زیارت مزار عبداللّه، پدر پیامبرص، راه مکّه را در پیش گرفتند آمنه در مکانى به نام ابواء رحلت فرمود و پیامبرص از وجود مادرى شایسته محروم شدامّ ایمن که همراه آنها بود پیامبرص را به جدّش عبدالمطّلب در مکّه رساند
دوران کودکى پیامبرص با رنج یتیمى در سایه حمایت جدّ بزرگوارش سپرى مىشد امّا بیش از دو سال نگذشته بود که عبدالمطّلب نیز دار فانى را وداع گفت و سرپرستى رسول خداص که کودکى هشت ساله بود به عمویش ابوطالب واگذار شد محمّدصگر چه از مهر مادر و لطف پدر محروم شده بود ولى ابوطالب به حکم وظیفه اخلاقى و اجراى سفارش اکید پدرش، عبدالمطّلب، از او نگهدارى و حمایت مىکردو او را مانند فرزندان خویش و بلکه بیش از آنان دوست مىداشت همواره با اوغذا مىخورد و در جاى خود مىنشاند هر جا مىرفت او را نیز با خود مىبرد واز هیچ گونه لطف و محبّتى نسبت به وى دریغ نمیکرد.
کوچکترین پسرش، افتاد سرانجام تقدیر الهى بر این قرار گرفت که حلیمه سعدیه که از زنان پاکدامن و شجاع قبیله سعد بود، دایگى پیامبرص را به عهده گیرد
حلیمه، کودک را به قبیله خود برد وهمچون فرزندان خویش از او مراقبت کرد از آن روز که محمّدص به خانه حلیمه رفت، خیر و برکت به او روى آورد و زندگى وى که با فقر و تنگدستى مىگذشت روبه بهبودى گذاشت و چهره رنگ پریده وى و فرزندانش طراوتى پیدا کرد سینه کم شیرش پر از شیر و چراگاه گوسفندان و شتران قبیله، خرّم و سرسبز گشت
حلیمه تا پنج سالگى پیامبرص از او مراقبت کرد و در حالى که از برکات وجود او بهرههاى مادّى و معنوى فراوانى برده بود، وى را به مادر مهربانش برگرداند
پیامبر اکرمص شش ساله بود که به همراه مادر گرامیش براى دیدار با اقوام به مدینه رفتند و پس از دیدار با آنان و زیارت مزار عبداللّه، پدر پیامبرص، راه مکّه را در پیش گرفتند آمنه در مکانى به نام ابواء رحلت فرمود و پیامبرص از وجود مادرى شایسته محروم شدامّ ایمن که همراه آنها بود پیامبرص را به جدّش عبدالمطّلب در مکّه رساند
دوران کودکى پیامبرص با رنج یتیمى در سایه حمایت جدّ بزرگوارش سپرى مىشد امّا بیش از دو سال نگذشته بود که عبدالمطّلب نیز دار فانى را وداع گفت و سرپرستى رسول خداص که کودکى هشت ساله بود به عمویش ابوطالب واگذار شد محمّدصگر چه از مهر مادر و لطف پدر محروم شده بود ولى ابوطالب به حکم وظیفه اخلاقى و اجراى سفارش اکید پدرش، عبدالمطّلب، از او نگهدارى و حمایت مىکردو او را مانند فرزندان خویش و بلکه بیش از آنان دوست مىداشت همواره با اوغذا مىخورد و در جاى خود مىنشاند هر جا مىرفت او را نیز با خود مىبرد واز هیچ گونه لطف و محبّتى نسبت به وى دریغ نمیکرد.
[ ] [ ] [ asremahdaviyat ]
[ (0) نظر ]