ولادت پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله)

در عصرى که ظلمت و تاریکى جهان را فراگرفته بود و علم و معرفت جاى خود را به جهل و نادانى سپرده بود و اثرى از حیات انسانى به چشم نمى‏خورد، در تاریک‏ترین نقطه زمین و در میان جاهل‏ترین انسان‏ها، فردى چشم به جهان گشود که عالَم را به نور وجود خویش روشن ساخت
در شبه جزیره عربستان و در شهر مکّه، نیمه شب هفدهم ربیع الاوّل عام الفیل، همان سال که سپاهیان ابرهه براى نابودى کعبه به مکّه آمدند و بوسیله ابابیل الهى به هلاکت رسیدند، هنگامى که اهالى شهر در خواب بودند، زنى به نام آمنه بیدار بود و در انتظارتولّد فرزند خویش به سر مى‏بُرد ناگهانچهار زن بلند قامت، در حالى که بوى مشک و عنبر از آنان به مشام مى‏رسید و ظرف‏هاى بلورین به دستشان بود بر آمنه وارد شدند و به او گفتند از این نوشیدنى بنوش هنگامى که آن را نوشید نورى از چهره‏اش ساطع شد زنان به او گفتند بشارت باد بر تو به آقاى اوّلین و آخرین، محمّد مصطفىص؛ ناراحت مباش که ما براى خدمت به تو آمده‏ایم در این هنگام آمنه به خواب رفت و فرزند، تولّد یافت آمنه بیدار شد و صحنه عجیبى را مشاهده کرد نوزادش پیشانى خود رابر زمین گذاشته است و انگشت اشاره به سوى آسمان گرفته، مى‏گوید لا اله الاّ اللّه در این حال آمنه ندایى آسمانى شنید که بهترین مردم را زاییدى، نام او را محمّد بگذار و صدایى دیگر به گوشش رسید؛ »جاءَ الحَقُّ وَزَهَقَ الباطِلُ إِنَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقاً«

[ ] [ ] [ asremahdaviyat ]
X